داریوش مهرجویی یکی از فیلم سازان برجسته ایران و از چهره های اصلی موج نو سینمای ایران به شمار می رود. او علاوه بر فعالیت در سینما، به نوشتن رمان و ترجمه نیز می پرداخت.
مهرجویی نخست علاقمند موسیقی بود و برای تحصیل در رشته سینما به لس آنجلس رفت؛ ولی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) آمریکا فلسفه خواند و فارغ التحصیل شد. شاید یکی از دلایلی که سینمای مهرجویی تاثیر گذار و ماندگار شد همین تحصیل در رشته فلسفه است.
موج نو در سینمای ایران با نمایش دو فیلم سینمایی گاو (داریوش مهرجویی) و قیصر (مسعود کیمیایی) در سال ۱۳۴۸ به طور رسمی آغاز شد. در آن سال مهرجویی با ساخت فیلم گاو که برداشتی از داستان عزاداران بَیَل نوشته غلامحسین ساعدی بود سینمای هنری ایران را قوام داد. گاو هم از نظر تجاری هم از نظر هنری فیلم موفقی از کار در آمد و فصل جدیدی در سینمای ایران گشود. این فیلم سینمای ایران را که تا پیش از آن حضور کم رنگی در جشنواره های جهانی داشت به عنوان سینمای متفکر و قابل اعتنا به منتقدان جهانی معرفی کرد.
داریوش مهرجویی یکی از برجسته ترین کارگردانان ایران بود که آثار بسیار به یادماندنی در کارنامه هنری چهل ساله خود برجای گذاشت. از دیگر آثار برجسته اش می توان به اجاره نشین ها (۱۳۶۵)، هامون (۱۳۶۸)، سارا (۱۳۷۱)، مهمان مامان (۱۳۸۲)، سنتوری (۱۳۸۵) و اشباح (۱۳۹۲) اشاره کرد. لامینور (۱۳۹۸) آخرین ساخته داریوش مهرجویی به نویسندگی مهرجویی و وحیده محمدی فر است. بسیاری از فیلم های او اقتباسی از آثار هنریک ایبسن تا غلامحسین ساعدی بوده است.
بر اساس نتایج یک نظرسنجی در سال ۱۳۸۳، مهرجویی با آفریدن هفت شخصیت بیشترین شخصیت سینمایی ماندگار را در سینمای ایران خلق کرده است.
همچنین شخصیت هامون در فیلم سینمایی هامون، ماندگارترین شخصیت در تاریخ سینمای ایران دانسته شده است.
مهرجویی بارها جزء برترین فیلم سازان تاریخ سینمای ایران انتخاب شد،از جمله در نخستین رای گیری مجله فیلم در سال ۱۳۶۷ و در رای گیری سال ۱۳۷۸ مجله دنیای تصویر و در نظرسنجی سال ۱۳۸۱ مجله نقد سینما و همچنین در رای گیری ۱۳۹۸ مجله فیلم به عنوان بهترین کارگردان تاریخ سینمای ایران انتخاب شد و جوایز بین المللی فراوانی در سالهای فعالیت هنری خود کسب کرد.
پس از سالها فعالیت درخشان سرانجام داریوش مهرجویی و همسرش، وحیده محمدی فر، شب ۲۲ مهر ۱۴۰۲ در خانه ویلایی خود در فردیس استان البرز به قتل رسیدند. پس از وقوع قتل دخترشان وارد خانه شد و با پیکر بی جان پدر و مادر خود روبرو شد که به طرز وحشتناکی کشته شده اند، او ماجرا را به پلیس اطلاع داد. پس از انتشار خبر قتل آن شب به یکی از تلخ ترین شب های جامعه سینمای ایران تبدیل شد.
پس از بررسی های آثار جرم پلیس و مقامات قضایی کشور قاتل را یافتند، علت قتل مهرجویی و همسرش اختلافات شخصی و کینه ای بوده که باغبان سابق آنها در سر داشته و با توجه به انگیزه قبلی به کمک همدستانش مهرجویی و همسرش را به قتل رسانده است. پیکرشان در ۲۶ مهر ۱۴۰۲ مقابل تالار وحدت تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران آرام گرفت. کشور و جامعه ایران این کارگردان شهیر و مولف سینما را از دست داد اما آثار درخشان و تاثیرات آن همچنان جاری و باقی است.
اینجا سوالی ذهن را به خود مشغول می کند چه به روز ما و دنیای ما آمده که هنرمند قصه گوی ما به طرز وحشتناکی به قتل می رسد؟ چرا انسانیت رنگ باخته است؟ و چراهایی دیگر که همچنان در ذهن مطرح می شود.
مورد حائز اهمیت بعدی این است که باید چه کنیم تا چنین اتفاقات تلخی تکرار نشود تا چنین سرمایه هایی را بسادگی از دست ندهیم. شاید قتل مهرجویی این هنرمند گرانقدر زنگ خطری را برای ما به صدا در می آورد که باید بیشتر مراقب تهدیدات و رفتارهای غیر عادی باشیم و این نشانه ها را جدی تر بگیریم تا دوباره شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.
عباس رزاقی
۴ آبان ۱۴۰۲
- کد خبر 12825